✨
سفری از تاریکی به روشنایی؛ گفتوگو با نویسنده «سایه نور»
در دل تاریکی هم میتوان نوری یافت
روزنامه فرهنگی – ویژهنامه
ادبیات:
رمان تازهای با «سایه نور» اخیراً توجه خوانندگان ادبیات
داستانی را جلب کرده است. اثری که با زبان شاعرانه، فلسفی و در عین حال روان، روایتگر
کشمکش میان تاریکی و روشنایی در زندگی انسان است. به همین بهانه گفتوگویی اختصاصی
با نویسنده این اثر داشتیم.
📖
پرسش و پاسخ
– رمان «سایه نور» درباره چیست؟
🔹 این
رمان روایت تقابل میان تاریکی و روشنایی در زندگی انسان یا یک ملت باستانی است. داستان
افرادی و ملتی را بازگو میکند که در میان بحرانها و فشارهای سیاسی،اقتصادی،
اجتماعی و شخصی، تلاش میکنند روزنهای از امید پیدا کنند. «سایه نور» در حقیقت
سفری است از دل تاریکیها به سوی روشنایی، با راهنمایی عشق ، نوور و مقاومت.
– چرا این نام را انتخاب کردید؟
🔹 چون
معتقدم حتی روشنایی هم بیسایه نیست. «نور» همیشه با «سایه» همراه است؛ درست مثل
زندگی که در کنار شادیها، غمها را هم دارد این با فلسفه وحکمت کهن آیینهای کوردی مثل
ایزدی و یارسان در هماهنگ است. همچنین خواستم
نام رمان نشان بدهد که امید و ناامیدی، تاریکی و روشنایی همزمان در وجود انسان
حضور دارند و این ما هستیم که مسیر انتخاب میکنیم.
– شخصیتهای رمان چه جایگاهی دارند؟
🔹 شخصیتهای
رمان برآمده از زندگی واقعیاند. من تلاش کردهام آدمهایی را ترسیم کنم که هم نقاط
قوت دارند، هم ضعفهای انسانی. این شخصیتها نماینده
یک نسل هستند؛ نسلی که میان فشارهای اجتماعی، بحرانهای هویتی ، سیاسی و در عین حال
رؤیای آینده روشن، سرگردان است.
– سبک و زبان نوشتاری شما در این رمان
چگونه است؟
🔹 زبانی
شاعرانه و تصویری به کار رفته، اما در عین حال ساده و روان. نمیخواستم خواننده
میان استعارهها گم شود. هدف این بود که هر مخاطبی، چه اهل ادبیات کلاسیک باشد و
چه خواننده تازهکار، بتواند با متن ارتباط برقرار کند.
– پیام و اندیشه اصلی رمان چیست؟
🔹 مهمترین
پیام این است که حتی در تاریکترین لحظهها میتوان نوری یافت. رمان میخواهد
بگوید زندگی بدون امید مثل سفری در بیابان بیپایان است. عشق، نور و مقاومت سه
ستون اصلی این روایت هستند. فلسفه اشراق و حکمت خسروانی
در طول روایت به دو چراغی می مانند که با
فهم درست از آنها آینده یک ملت را روشن خواهند ساخت.
– چه چیزی « سایه نور» را از دیگر رمانها متمایز میکند؟
🔹 تفاوت
اصلی در ترکیب نگاه فلسفی با روایت داستانی است. خواننده با یک داستان انسانی و فلسفی روبهرو میشود، اما همزمان با
پرسشهای عمیق وجودی مثل معنای زندگی، هویت ملی و فردی و مرز میان تاریکی و روشنایی
هم درگیر میشود.
– نقش جامعه و شرایط اجتماعی در این رمان چقدر پررنگ است؟
🔹 بسیار
پررنگ. چون شخصیتها فقط در دنیای ذهنی خودشان گرفتار نیستند؛ آنها بازتابی از
جامعه امروز هستند. مشکلات سیاسی، اجتماعی
، اقتصادی، فشارهای روانی، احساس تنهایی و غربت، همگی در دل روایت حضور دارند.
– مخاطب اصلی رمان چه کسانی هستند؟
🔹 هر
کسی که دغدغه امید و معنا دارد میتواند با رمان ارتباط بگیرد. اما بهویژه نسل
جوان ملت کورد، چون آنها بیشتر از هر زمان دیگری میان رؤیاها و واقعیتهای تلخ
گرفتارند.
– اگر بخواهید رمان را در یک جمله معرفی کنید؟
🔹 «سایه
نور» حکایت جستوجوی انسان برای یافتن روشنایی در دل تاریکترین شبهاست.
گفتوگو دربارە متن رمان🖋️
– در آغاز رمان، شیخ اشراق به هیوا میگوید: «تنها
راه رهایی، نور است؛ نوری که از دل تاریکی میجوشد، نه از بیرون تحمیل میشود.»
چرا این جمله را پیام آغازین رمان انتخاب کردید؟
🔹 چون
باور دارم هیچ رهایی اصیل از بیرون نمیآید. نور باید از دل تاریکی بجوشد. هم
انسان و هم ملت ما وقتی به آزادی نزدیک میشوند که از درون خود سرچشمه بگیرند.
– در «تالار آینهها» قهرمان با تصویرهای گوناگون از
خویش روبهرو میشود؛ از کودک تا جنگجو و حتی چهرهای تاریک. آیا این صحنه بازتاب
بحران هویت جمعی است یا تجربهای شخصی؟
🔹 این
صحنه در حقیقت نماد همۀ ماست. هیوا تنها یک فرد نیست؛ او چهرههای گوناگون یک ملت
است که در میان تاریخ و زخمهایش، تصویر واقعی خویش را جستوجو میکند.
– در فصل «شرع بیعشق، عقل بینور» شما جدال دیرینه شریعت
و فلسفه را نقد میکنید و نور عشق را حلقه اتصال میدانید. این نگاه چه ارتباطی با
تجربه ملت کُرد دارد؟
🔹 ملت
ما بارها قربانی شریعتی شده که بیعشق بوده و عقلی که نور نداشته است. اگر ایمان،
مهر و عشق نداشته باشد، خشونت میزاید. و اگر فلسفه نور نداشته باشد، تنها جدال و
تردید میآورد. عشق پلی است میان این دو.
– در بخش «بازگشت از لالش، به دنیای تاریک» فجایع
داعش علیه ایزدیان را روایت میکنید. چرا این رویداد معاصر را وارد یک رمان عرفانی–فلسفی
کردید؟
🔹 چون
رمان اگر از زخم امروز نگوید، تنها یک خیال باقی میماند. اشراق باید در دل تاریکی
بدرخشد، نه بیرون از آن. روایت ایزدیان گواهی است که حتی در تاریکترین فاجعه هم
میتوان شعاعی از امید را یافت.
– در بخشی تکاندهنده، دختران ایزدی میگویند: «ایمان
ما دیگر در دین نیست… ایمان ما در چشم خواهرم بود که
زمزمه میکرد: روزی خورشید باز خواهد گشت.» آیا این بازتعریف ایمان، محور پیام رمان
است؟
🔹 بله.
ایمان برای من فقط در متون مقدس نیست، بلکه در ایستادگی انسانهاست. این ایمان از
دل زخم و خاکستر برمیخیزد. ایمان به زندگی و نور، نه فقط به احکام و فتوا.
– هیوا در سازمان ملل از «ملت نور» سخن میگوید. این
ایده استعارهای ادبی است یا طرحی فرهنگی–سیاسی؟
🔹 استعارهای
است که میتواند واقعی شود. ملت نور یعنی ملتی که هویت خود را نه بر مرز و جنگ،
بلکه بر آگاهی، عدالت و کرامت انسانی بنا میکند.
– شخصیت «پیر روشنا» در رمان نقشی شبیه اسطورههای
راهنما دارد. چرا او را خلق کردید؟
🔹 پیر
روشنا حافظه جمعی ماست؛ او همان صدای خاموششدهای است که نسل امروز را با ریشهها
و اسطورههای فراموششده پیوند میدهد.
– در بخشهایی از رمان «مدرسههای بیدیوار» دیده میشود؛
جایی که کودکان در دل طبیعت آموزش میبینند. آیا این ایده تنها آرمانگرایانه است؟
🔹 ایدهی «مدرسههای بیدیوار»
را میتوان در پیوند با حکمت اشراق سهروردی نیز فهمید؛ جایی که دانش نه صرفاً
انباشتی از مفاهیم، بلکه نوری است که بر جان میتابد. همان گونه که سهروردی از
«نورالانوار» سخن میگوید، یادگیری نیز در این نگاه، گشایش و اشراق است؛ بیرون از
دیوارهای بسته و قالبهای تقلیدی. تجربههای واقعی آموزش در دل طبیعت کوردستان، یا
نمونههایی چون «مدارس جنگلی» اسکاندیناوی، نشان میدهد که دانش هنگامی زنده و
رهایی بخش است که در پیوند با زندگی و هستی باشد. مدرسهی بیدیوار در این معنا،
نمادی است از راهیابی به آگاهی، که نه با مدرک و سلسله مراتب، بلکه با تابش نور
پرسش و تجربه درونی حاصل میشود؛ نوری که هر فرد را از سایهی تقلید به روشنای
خودآفرینی میرساند.
– موسیقی و آیینهای کوهستانی بارها در رمان
بازآفرینی میشوند؛ از تنبور و دف تا هوره و گورانی. چرا موسیقی و آیین چنین
جایگاه محوری دارند؟
🔹 موسیقی
همان حافظه پنهان ملت ماست. وقتی زبان و تاریخ سرکوب شد، موسیقی زنده ماند. آیینها
و آهنگها رمزگشای هویت ما هستند.
– پایان رمان با «مکاشفه در دل نور» باز میماند.
چرا؟
🔹 چون
حقیقت هیچگاه پایان ندارد. اشراق یعنی سفر بیپایان. خواستم خواننده همچنان در
مسیر جستوجو باقی بماند، نه اینکه با پاسخ نهایی متوقف شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر