✦
رمان «سایه نور»: تلفیق عرفان اشراقی و روایت تاریخی
چکیده
رمان سایه نور تلاشی است برای بازآفرینی سنت عرفان فلسفی در
بستر تاریخ معاصر کُردستان. نویسنده با استفاده از تمثیلهای اشراقی، جغرافیای
واقعی (کوبانی، درسیم، قامیشلو) و مباحث هویتی-اجتماعی (بهویژه ژنئولوژی)، متنی
چندلایه پدید آورده است. این مقاله میکوشد با رویکرد تحلیلی، عناصر نثر، ساختار
ژانری، شخصیتپردازی و جایگاه ادبی این رمان را بررسی کند. یافتهها نشان میدهد
که سایه نور گونهای نوظهور از «رمان اشراقی ـ تاریخی» است که میان روایت
داستانی و مانیفست اجتماعی در نوسان است.
مقدمه
رماننویسی در ادبیات معاصر کُردی و فارسی، اغلب یا در حیطهی
رئالیسم اجتماعی حرکت کرده یا در مسیر رمانهای تاریخی و سیاسی. سایه نور اما کوشیده
است مسیر سومی بگشاید: ترکیب سنت فلسفی اشراق (برآمده از میراث سهروردی و حکمت
خسروانی) با روایت تاریخی و اجتماعی معاصر. اهمیت این رمان در آن است که هم به
بازآفرینی میراث عرفانی میپردازد و هم به پرسشهای سیاسی و هویتی ملت کُرد.
تحلیل
۱. نثر
و زبان
- نثر کتاب شاعرانه و خطابهای است؛
پر از استعارههای نوری و تصاویر مکاشفهای.
- گاه به متون کلاسیک (عطار،
سهروردی) شباهت دارد، و گاه به مقاله یا خطابه نزدیک میشود.
- تکرار موتیف «نور» در عین ایجاد
انسجام معنایی، خطر یکنواختی را نیز به همراه دارد.
۲. ساختار
ژانری
- سایه نور
میان سه گونه در حرکت است: رمان عرفانی، رمان تاریخی، و رمان مانیفستی.
- این ناهمگونی، هم غنا میآورد
(چندصدایی ژانری)، و هم گاه موجب گسست ریتمی میشود.
- میتوان آن را در ژانر تازهای با
عنوان «رمان اشراقی ـ تاریخی» طبقهبندی کرد.
۳. شخصیتپردازی
- شخصیتهایی چون «هیوا»، «کوروژ» و
«هورشید» بیش از آنکه شخصیتهای دراماتیک باشند، حاملان ایدهاند.
- تحول درونی آنها گاهی زیر سایهی
گفتارهای فلسفی پنهان میشود.
- با این حال، «هورشید» بهعنوان
نماد زن/نور از قویترین نقاط رمان است.
۴. جایگاه
ادبی
- این رمان در ادبیات جهانی قابل
مقایسه است با «کیمیاگر» (کوئیلو) و «منطقالطیر» (عطار).
- وجه تمایز آن حضور جغرافیای واقعی
و هویت کُردی است، که اثر را از انتزاع صرف به تاریخ پیوند میزند.
نتیجهگیری
رمان سایه نور را میتوان نمونهای نوآورانه در ادبیات معاصر
دانست که بهجای انتخاب مسیر رئالیسم اجتماعی یا رمان تاریخی صرف، گونهای تازه را
پیشنهاد میدهد: رمان اشراقی ـ
تاریخی. مهمترین ارزش آن در بازپیوند
دادن عرفان با تاریخ و هویت معاصر است. سایه نور بیش از آنکه
پایان یک مسیر باشد، آغاز تجربهای تازه است؛ تجربهای که میتواند در آینده به
تثبیت یک ژانر اصیل و بومی در رماننویسی منجر شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر