یازده سال پیش، در
تابستان سال ۲۰۱۴، گروه داعش – دولت خودخوانده اسلامی عراق و شام – به شنگال و مناطق اطراف آن حملهای گسترده و بیرحمانه
انجام داد. این حمله، طبق گزارشهای رسمی سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، به عنوان نسلکشی (Genocide) شناخته شد؛ نمونهای سیاه و فاجعهبار
از نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر.
در جریان این جنایت،
نزدیک به ۵۰۰۰ زن و کودک ایزدی اسیر و برده شدند. در
بازارهای بردهفروشی در موصل، رقه، و حتی مناطق خارج از نفوذ داعش، زنان به عنوان «کنیز
جهادی» خرید و فروش میشدند، آنچنان که گویی قرون وسطی زنده شده است.
نکته تلخ تر، سکوت معنادار علمای بزرگ اهل سنت و
شیعه بود؛ نه الازهر مصر، نه علمای سعودی، و
نه اتحادیه جهانی علمای مسلمان، هیچیک این اعمال را نه تکفیر کردند، نه حرام دانستند،
و نه حتی کفر و گناه خواندند.
چرا؟
زیرا بردهداری، تجاوز
به زنان اسیر، گردنزنی، و اشغال سرزمین، در چهار مذهب اصلی فقهی اهل سنت، و حتی
بسیاری از منابع تفسیری و حدیثی، ریشه دارند. داعش هیچ چیز تازهای نیاورد، بلکه بیپرده و صادقانه آنچه را در متون
فقهی نوشته شده بود، به اجرا گذاشت.
زمان آن رسیده که
حقیقت را بپذیریم:
- این نسلکشی، نه یک انحراف، بلکه نتیجهای است از فقه سنتیای
که بهروزرسانی نشده.
- هزاران زن هنوز هم ناپدیدند؛ یا کشته شدهاند، یا در بازارهای
قاچاق انسان فروخته شدهاند.
- سکوت نهادهای دینی، نه تنها همدستی است، بلکه نشانهای از
پوسیدگی درونی برخی ساختارهای اعتقادی است.
در سالگرد این فاجعه،
چه باید کرد؟
- تغییر واژگان: این یک «درگیری» نبود، نسلکشی بود.
- دادخواهی و پیگیری بینالمللی برای مجازات عاملان.
- بازخوانی انتقادی متون دینی، و رفرم فکری و فقهی در برخورد با
مفاهیمی مانند کنیز، جهاد، و غنیمت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر