زنان در رمان سایه نور: از
قربانی تا سرچشمهی ایمان
چکیده
رمان سایه نور آلان عمرزاده، علاوه بر بازتاب رنج و مقاومت
ملت کورد، تصویری ویژه از زنان ارائه میدهد. زنان در این اثر هم قربانی نسلکشی و
بردگیاند و هم سرچشمهی امید و ایمان. این مقاله با تحلیل نمونههای روایی از
دختران ایزدی و نقش آنان در بازسازی ایمان جمعی، جایگاه زنان را در بُعد فلسفی،
اجتماعی و اسطورهای بررسی میکند.
۱. مقدمه
در ادبیات مقاومت و شهادت، زنان اغلب یا بهعنوان «قربانی» تصویر میشوند
یا بهعنوان «مادران مقاومت». اما در سایه نور، زنان همزمان حامل رنج و
سرچشمهی نورند.
۲. زنان
ایزدی؛ شهادت و بقا
در فصل «بازگشت از لالش به دنیای تاریک»، زنان ایزدی در مرکز روایت
قرار میگیرند:
مثال:
«هزاران زن و دختر ایزدی را فروختند، به
بردگی بردند… و همه را با فتوای دین.»
تحلیل:
این روایت زنان را قربانی مستقیم خشونت مذهبی نشان میدهد. اما
نویسنده در همانجا، آنها را به صدای مقاومت بدل میکند.
۳. ایمان
تازه از زبان زنان
زنان در رمان سرچشمهی بازسازی ایماناند.
مثال:
«ایمان ما دیگر در دین نیست… ایمان
ما در چشم خواهرم بود، وقتی زمزمه کرد: روزی خورشید باز خواهد گشت. »
تحلیل:
اینجا ایمان از «نهاد دین» به «تجربهی زنانهی رنج و امید» منتقل میشود.
زنان حامل حقیقت نورند، نه بهصورت نظری، بلکه بهصورت زیسته.
۴. زن
بهمثابه نماد نور
زنان در سایه نور نماد تداوم حیاتاند. آنها همانند اسطورههای
باستانی کوردی، پیوندی میان زمین، خورشید و آینده دارند.
تحلیل اسطورهای:
- در آیینهای ایزدی، خورشید پیوندی
با نیروی زنانه دارد.
- در رمان، زنان همان خورشید ممنوعهاند:
خاموش میشوند، اما باز میتابند.
۵. مقایسه
با ادبیات مقاومت جهانی
- در شعر محمود درویش، «زن» گاه
نماد سرزمین فلسطین است.
- در رمانهای نغوگی وا تیونگو،
زنان کشاورز نماد مقاومت فرهنگیاند.
- در سایه نور، زنان ایزدی
نماد «ایمان تازه» هستند؛ تفاوت در آن است که آنها نه فقط نماد، بلکه شاهدان
زندهی نسلکشیاند.
۶. نتیجهگیری
جایگاه زنان در سایه نور چندلایه است:
- اجتماعی: قربانیان
نسلکشی و بردگی.
- فلسفی: حاملان
ایمان نو، فراتر از دین نهادی.
- اسطورهای: تجلی
نور و خورشید، سرچشمهی حیات.
از این منظر، زنان در رمان نه حاشیه، بلکه مرکز روایتاند؛ همان نقطهای
که تاریکی و نور در هم میآمیزند و آینده از دل آن زاده میشود.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر