بُعد سیاسی و اجتماعی در رمان سایه نور
چکیده
رمان سایه نور (آلان عمرزاده) در کنار جنبههای فلسفی و
عرفانی، اثری عمیقاً سیاسی و اجتماعی است. این رمان روایتگر رنج تاریخی کوردها،
نسلکشی ایزدیان، و جستجوی هویت در دل سرکوب است. مقالهی حاضر نشان میدهد چگونه
نویسنده از طریق استعارهی نور و تاریکی، تجربهی سیاسی ملت کورد را به زبانی
جهانی ترجمه میکند.
۱. مقدمه
ادبیات کوردی همواره بار سیاسی داشته است؛ زیرا ملت کورد بارها با
جنگ، تبعید و نسلکشی مواجه شده است. سایه نور این
تجربه را نه در قالب گزارش تاریخی، بلکه در قالب رمانی فلسفی–عرفانی
بازآفرینی میکند.
۲. شهادت
تاریخی و سیاست خشونت
در فصل «بازگشت از لالش به دنیای تاریک»، فجایع داعش با زبانی
شاعرانه اما هولناک روایت میشود:
«آمدند و خورشید را حرام خواندند، نور را جرم
کردند. هزاران زن و دختر ایزدی را فروختند، به بردگی بردند… و
همه را با فتوای دین.»
تحلیل:
اینجا سیاست خشونت مذهبی افشا میشود. نویسنده دین نهادی را نقد میکند
و نشان میدهد که چگونه دین بینور به ابزار سرکوب بدل میشود.
۳. بازسازی
ایمان در دل ویرانی
در برابر خشونت، رمان ایمان تازهای معرفی میکند:
«ایمان ما دیگر در دین نیست… ایمان
ما در چشم خواهرم بود، وقتی زمزمه کرد: روزی خورشید باز خواهد گشت.»
تحلیل:
این نوع ایمان، سیاسی نیز هست: بازسازی هویت جمعی از دل خاکستر.
ایمان اینجا نه فردی، بلکه مقاومتی جمعی است.
۴. هویت
کوردی و مقاومت
سایه نور بارها بر آیینهای بومی (ایزدی،
یارسان، زرتشتی) تأکید میکند. بازگشت به لالش و یادآوری اسطورههای باستانی نوعی
بازسازی هویت کوردی در برابر انکار و سرکوب است.
تحلیل:
این همان «سیاست فرهنگی» است: استفاده از میراث معنوی برای بقا و
مقاومت در برابر نابودی.
۵. خطابههای
سیاسی–جهانی
در یکی از فصلهای رمان ،
هیوا در سازمان ملل سخن میگوید. این صحنه یادآور حضور ملتهای بیدولت در عرصهی
جهانی است.
مثال:
«ما فرزندان سایه و نوریم؛ اگر جهان ما را
نمیبیند، نور ما خاموش نخواهد شد.»
تحلیل:
اینجا رمان از سطح ادبی فراتر میرود و به مانفیست سیاسی بدل میشود.
روایت بهنوعی صدای جمعی برای جهانیان است.
۶. مقایسه
با آثار مشابه
- با آتش بدون دود (نادر
ابراهیمی): هر دو شهادت یک ملت را روایت میکنند.
- با آثار بختیار علی: هر دو بر
مقاومت کوردی تأکید دارند، اما بختیار علی بیشتر استعاری–اسطورهای
است، در حالیکه سایه نور آشکارا سیاسی–مانفیستی
است.
- با رمانهای جهانی: شباهت به اولاد
حارتنا (محفوظ) در نقد دین نهادی؛ اما تفاوت در پیوند آن با سیاست هویتی
معاصر.
۷. نتیجهگیری
سایه نور فراتر از یک رمان فلسفی یا عرفانی، یک
متن سیاسی است. این اثر سیاست خشونت را نقد میکند، شهادت تاریخی ایزدیان را ثبت
میکند، و در عین حال راهی برای بازسازی ایمان و هویت کوردی میگشاید. به همین
دلیل میتوان آن را «رمان اشراقی–شهادتی» و همزمان
«مانفیست سیاسی–فرهنگی» دانست.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر