ملتسازی بر بستر جغرافیای کردستان
مقدمه
فرایند ملتسازی (Nation-building) یکی از مهمترین
تحولات سیاسی ـ اجتماعی دوران مدرن است. ملتها، همچون دولتها، پدیدههایی تاریخی و
ساختهشده هستند که در بستر تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و گاه استعمار شکل گرفتهاند.
جغرافیای کردستان، که میان چهار دولت ایران، عراق، ترکیه و سوریه تقسیم شده، از بارزترین
نمونههای یک جامعهی قوم-ملّتی است که وارد فرایند ملتسازی شده اما تاکنون به تشکیل
دولت-ملت مستقل نرسیده است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که: آیا میتوان از ملت کرد
سخن گفت؟ آیا ملت بدون دولت مفهوم دارد؟ و ملتسازی در کردستان چه موانعی داشته و چه
نمونههای تاریخی مشابهی وجود دارد؟
۱. چارچوب نظری ملت و ملتسازی
۱.۱ تعریف ملت
در نظریههای علوم سیاسی و جامعهشناسی، ملت معمولاً بر اساس عنصرهایی
چون:
· زبان مشترک
· فرهنگ و حافظۀ تاریخی مشترک
· سرزمین تاریخی/خیالی مشترک
· احساس همسرنوشتی و خودآگاهی جمعی
· میل به ادارهی سیاسی خود
تعریف میشود. اندرسون، ملت را «جماعتهای تصوّرشده» مینامد؛ یعنی جوامعی
که اعضای آن، خود را بخشی از یک هویت کلان مشترک تصور میکنند.
۱.۲ ملت بدون دولت
بسیاری از اندیشمندان (مانند هاس، گلنر، اسمیت) معتقدند که ملت لزوماً
داشتن دولت مستقل را شرط تعریف ملت نمیدانند. در واقع دو مفهوم متفاوت داریم:
Nation (ملت): یک هویت جمعی با عناصر فرهنگی و تاریخی
مشترک
Nation-state (دولت–ملت):
ملتی که صاحب دولت مستقل و حاکمیتی واحد شده است.
بنابراین از لحاظ علمی کاملاً پذیرفته شده است که:
✔️ ملت میتواند بدون
دولت وجود داشته باشد.
نمونهها: فلسطینیها پیش از تشکیل دولت، ارمنیها پیش از ۱۹۱۸، اسلوواکیها پیش از ۱۹۹۳، کرواتها پیش از استقلال، یهودیان پیش
از ۱۹۴۸ و غیره.
۲. کردها: یک اجتماع قوم-ملّتی در مسیر ملتسازی
۲.۱ عناصر شکلدهندۀ ملت در جامعۀ کرد
کردها بهطور گسترده دارای عناصر تعریفکنندهٔ ملت
هستند:
·
زبان کردی (کورمانجی،
سورانی، لکی،...) که شاخهای مستقل از زبانهای ایرانی شمالغربیاند.
·
سرزمین تاریخی
کردستان با حافظۀ جغرافیایی مستمر.
·
فرهنگ، فولکلور،
موسیقی، جشنها و اسطورههای مشترک.
·
هویت جمعی و احساس
همسرنوشتی که در یک قرن اخیر بسیار تقویت شده است.
·
جنبشها و سازمانهای
سیاسی مشترک که ایدۀ «ملت کرد» را تقویت کردهاند.
·
در اغلب چارچوبهای
نظری، این مؤلفهها برای تعریف ملت کافی است.
۳. موانع ملتسازی کردها
۳.۱ تقسیم جغرافیایی کردستان
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، بر اساس قراردادهای
سایکس–پیکو و لوزان، کردستان میان چهار دولت تقسیم
شد. این تقسیم:
· انسجام ارتباطی و سیاسی کردها را تضعیف کرد،
· امکان شکلگیری یک مرکز سیاسی واحد را از میان برد،
· و سیاستهای آسیمیلاسیون در کشورهای میزبان مانع تقویت نهادهای
ملی کردی شد.
۳.۲ سیاستهای دولتهای منطقه
در بسیاری از دورهها، دولتهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه سیاستهایی
چون:
· محدودسازی زبان کردی،
· انکار هویت ملی کردها،
· تمرکزگرایی شدید،
· جابهجایی جمعیتی،
· و سرکوب سیاسی
را دنبال کردهاند که مانع شکلگیری ملت–دولت
کرد شده است.
۳.۳ نبود دولت مرکزی کرد
وجود چندین جنبش مستقل کردی (در ایران، عراق، ترکیه و سوریه) موجب شده
که کردها بهجای یک پروژۀ ملی واحد، چند پروژهٔ منطقهای
موازی داشته باشند.
۴. ملتهایی که وضعیتی شبیه کردها داشتند اما امروز دولت دارند
نقاط مقایسهای مهم:
۴.۱ ارمنستان
پیش از ۱۹۱۸ فاقد
دولت مستقل بود.
ارمنیها در ایران، عثمانی و روسیه پراکنده بودند.
سپس با فروپاشی امپراتوریها، فرصت دولتسازی پیدا کردند.
۴.۲ اسلوونی، کرواسی، مقدونیه، بوسنی
جزو یوگسلاوی بوده و دولت مستقل نداشتند.
پس از فروپاشی ساختار فدرالی یوگسلاوی، تبدیل به دولت–ملتهای
مستقل شدند.
۴.۳ جمهوریهای بالتیک (لیتوانی، لتونی، استونی)
دههها تحت سلطۀ شوروی بودند.
پس از فروپاشی USSR به دولت–ملت
تبدیل شدند.
۴.۴ اسرائیل/یهود
هزاران سال بدون دولت.
هویت ملی با زبان، مذهب و حافظۀ تاریخی حفظ شد.
پس از جنگ جهانی دوم دولت تشکیل دادند.
این نمونهها نشان میدهد که نبود دولت، به معنای نبود ملت نیست؛ بلکه
دولت محصول «شرایط تاریخی» است، نه ذات ملت.
۵. آیا میتوان مردم کردستان را یک ملت دانست؟
بر اساس معیارهای علمی در انسانشناسی و علوم سیاسی، پاسخ تقریباً همه
پژوهشگران این است:
✔️ بله، کردها یک
ملتاند ـ حتی اگر دولت مستقل نداشته باشند.
دلایل:
· زبان مشترک با ریشهٔ واحد
· سرزمین تاریخی مشترک
· فرهنگ و حافظۀ مشترک
· آگاهی ملی در حال افزایش
· جنبشهای سیاسی و اجتماعی مشترک
· پیوستگی تاریخی هویت کردی از دوران باستان تا امروز
ملتبودن یک «ارزیابی هویتی و فرهنگی» است، نه «مسئلۀ حقوقی داشتن دولت».
۶. جمعبندی
ملتسازی در کردستان، فرایندی تاریخی است که بر پایهٔ زبان،
فرهنگ، سرزمین و آگاهی جمعی شکل گرفته؛ اما به دلیل موانع ژئوپولیتیکی و تقسیم سرزمینی،
هنوز به تشکیل دولت–ملت نرسیده است. با این حال، بر
پایهٔ نظریههای معتبر علوم سیاسی، ملتِ کرد
یک واقعیت جامعهشناختی و تاریخی محسوب میشود، حتی بدون داشتن دولت مستقل.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر