ملت کورد و تداوم نسلکشی در سایهی سکوت و منافع قدرتها
مقدمه
تاریخ ملت کورد سرشار از زخمهای عمیق و نسلکشیهایی است که در چهار
بخش کوردستان تکرار شدهاند. این فجایع تنها محصول دیکتاتوریهای محلی یا گروههای
افراطی نیستند، بلکه ریشه در ساختارهای سیاسی، مذهبی و منافع منطقهای و جهانی
دارند.
از منظر فلسفهی اشراق و حکمت خسروانی، میتوان این تاریخ را جدالی
میان نور و ظلمت دید: هر بار که ارادهای برای خاموش کردن نور هویت و فرهنگ
کورد شکل گرفته، شعلهای دیگر از حقیقت در میان خاکسترها زبانه کشیده است.
شرق کوردستان: فرمان جهاد و قتلعام قارنها
در نخستین سالهای پس از انقلاب ۱۹۷۹ ایران، آیتالله خمینی با صدور فرمان «جهاد علیه
کوردها»، سرکوب نظامی را مشروع ساخت. یکی از نخستین نمونهها، قتلعام روستای قارنها
بود؛ جایی که دهها غیرنظامی کورد قربانی شدند
(Entessar, 1992). این رویداد، سرآغاز سیاستی بود که همواره کوردها را
«دیگری» تعریف کرده و موجودیت آنان را تهدیدی برای یکپارچگی ایدئولوژیک نظام
دانسته است.
شمال کوردستان: فاجعهی درسیم
در سالهای ۱۹۳۷–۱۹۳۸، دولت ترکیه
با عملیات گستردهی نظامی در درسیم، هزاران کورد علوی را قتلعام کرد. بنا
به پژوهشهای تاریخی (van Bruinessen, 1994)،
دستکم ۱۳
هزار نفر کشته و بیش از ۴۰ هزار
نفر آواره شدند. بسیاری از زنان و کودکان به خانوادههای
ترک سپرده شدند تا هویت کوردی و علوی آنان پاک شود. تا دههها این فاجعه انکار شد،
و تنها در سال ۲۰۱۱ اردوغان بهطور
نمادین عذرخواهی کرد، بدون هیچ اقدام عملی برای عدالت انتقالی.
جنوب کوردستان: انفال و حلبچه
میان سالهای ۱۹۸۶
تا ۱۹۸۹، رژیم بعث عراق عملیات انفال
را اجرا کرد؛ عملیاتی که طبق گزارش دیدهبان حقوق بشر (1993) و دادگاه عالی عراق
(2007)، به مرگ و ناپدیدی بیش از ۱۸۲ هزار نفر انجامید.
هزاران زن و دختر به اسارت رفتند و به کشورهای عربی فروخته شدند. زمین، که در حکمت
خسروانی سرچشمهی زندگی است، در انفال به گور دستهجمعی بدل شد.
در ۱۶ مارس ۱۹۸۸، شهر حلبچه با سلاحهای
شیمیایی بمباران شد. تنها در چند دقیقه، بیش از ۵۰۰۰ نفر
جان باختند و هزاران تن دیگر مجروح شدند
(Amnesty International, 1988; OPCW, 2008). همزمان، سران
کشورهای عربی در کویت گرد هم آمده بودند؛ سکوت آنان و حتی حمایت برخی از صدام،
نشان داد که منافع سیاسی بر کرامت انسانی ترجیح دارد.
غرب کوردستان: اشغال و مهندسی جمعیتی در عفرین
در سال ۲۰۱۸، ارتش ترکیه
با همکاری گروههای اسلامگرای افراطی، شهر عفرین را اشغال کرد. بنا به
گزارش کمیسیون مستقل سازمان ملل (UN HRC, 2019)، هزاران نفر
آواره، اموال غارت و ساکنان بومی با خانوادههای عرب و ترکتبار رادیکال جایگزین
شدند. این اقدام شکلی از «مهندسی جمعیتی» بود که با حمایت فتوای مراجع دینی وابسته
به دولت ترکیه مشروعیتبخشی شد.
شنگال: نسلکشی در قرن بیستویکم
در تابستان ۲۰۱۴،
داعش به شنگال حمله کرد. سازمان ملل (OHCHR, 2016) این حمله را
بهعنوان نسلکشی ایزدیان به رسمیت شناخت. نزدیک به ۵۰۰۰ زن
و کودک به اسارت گرفته شدند و زنان در بازارهای بردهفروشی در
موصل و رقه معامله شدند. تلختر از خود جنایت، سکوت نهادهای دینی بود؛ هیچیک از
مراکز بزرگ مذهبی اهل سنت و شیعه این اعمال را تکفیر نکردند. پژوهشگران (Cook, 2015; Knysh, 2017) نشان دادهاند
که این سکوت ناشی از وجود زمینههای فقهی در متون سنتی بود؛ متونی که نیازمند
بازخوانی انتقادی و اصلاح بنیادیناند.
تحلیل و نتیجهگیری
اگر از قارنها در شرق کوردستان آغاز کنیم و به درسیم در شمال، از
انفال و حلبچه در جنوب بگذریم و به عفرین و شنگال در غرب برسیم، یک حقیقت روشن میشود:
ملّت کورد، در چهار سوی مرزهای جغرافیاییاش، پیوسته قربانی سیاستهای
نسلکشی و پاکسازی قومی بوده است.
- این فجایع نه استثنا، بلکه بخشی
از ساختار قدرت در خاورمیانهاند.
- سکوت منطقهای و جهانی، چرخهی
تکرار آنها را تضمین کرده است.
- اصلاح بنیادین متون دینی و پاسخگویی
حقوقی در سطح بینالمللی، تنها راه جلوگیری از تکرار چنین جنایاتی است.
از منظر فلسفهی اشراق، ظلمت هرگز توان خاموش کردن نور را ندارد.
تاریخ کورد، از قارنها تا شنگال، گواه آن است که هرچند بارها تلاش شده است نور یک
ملت خاموش گردد، اما حقیقت و حیات دوباره در دل تاریکی برخاسته است.
هر کوردی که در بیابانها زندهبهگور شد، هر زنی که به اسارت برده
شد، و هر کودکی که در خاموشی جان داد، دانهای از همان نور بود که در دل ظلمت
کاشته شد. این نور، هر بار که گمان میرفت خاموش شده، در جان نسل تازهای شعله
کشید.
اگرچه جهان بارها عدالت را دفن کرده و وجدانها به خواب رفتهاند،
اما حقیقت همچون خورشید اشراق، همواره راه خود را از پس سایهها باز مییابد.
منابع (APA)
- Amnesty International.
(1988). Iraq: Chemical weapons against the Kurds. London: Amnesty
International Publications.
- Cook, D. (2015). Understanding
Jihad (2nd ed.). University of California Press.
- Entessar, N. (1992). Kurdish
Ethnonationalism. Boulder: Lynne Rienner Publishers.
- Human Rights Watch.
(1993). Genocide in Iraq: The Anfal campaign against the Kurds. New
York: HRW.
- Iraqi High Tribunal.
(2007). Judgment: Al-Anfal case. Baghdad.
- Knysh, A. (2017). Sufism:
A new history of Islamic mysticism. Princeton University Press.
- Organisation for the
Prohibition of Chemical Weapons (OPCW). (2008). Report on the use of
chemical weapons in Halabja. The Hague.
- Office of the United
Nations High Commissioner for Human Rights (OHCHR). (2016). They came
to destroy: ISIS crimes against the Yazidis. Geneva: United Nations
Human Rights Council.
- United Nations Human
Rights Council (UN HRC). (2019). Report of the Independent
International Commission of Inquiry on the Syrian Arab Republic.
Geneva: United Nations.
- United Nations. (1948).
Convention on the Prevention and Punishment of the Crime of Genocide.
Paris: United Nations Treaty Series.
- van Bruinessen, M.
(1994). Genocide in Kurdistan? The suppression of the Dersim rebellion
in Turkey (1937–38) and the chemical war against the Iraqi Kurds (1988).
In G. Andreopoulos (Ed.), Genocide: Conceptual and historical
dimensions (pp. 141–170). Philadelphia: University of Pennsylvania
Press.
- International Criminal
Court. (2015). Elements of Crimes. The Hague: ICC.

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر