ادامە فصل پنجاە و یکم : در سایهٔ ویرانهها – روایت ادبی یک روز در وان
خورشید غروب کرده بود. چهار نفر، با خستگیای شیرین، به خانهٔ سنگی و
گرم رۆژیار و رۆژدا بازگشتند. وان را پشت سر گذاشته بودند، اما تصاویر قلهها،
دیوارهای ویران، و نگاه خاموش مجسمهها هنوز در ذهنشان میچرخید. فضای خانه بوی
نان تازه و دارچین میداد، و گرمایی ملایم از بخاری سنگی فضا را آکنده بود.
رۆژیار، در حالی که فنجانی چای برای پیر روشنا میریخت، گفت: «من و رۆژدا چند مقاله آماده کردهایم، اما یکی از آنها… شاید امشب وقت خوبی باشد که با شما در میان بگذاریم.»
رۆژدا لبخندی زد و ادامه داد: «این مقاله را حدود دو سال پیش نوشتیم، زمانی که برای نشست سالانهٔ پژوهشگران مطالعات خاورمیانه آماده میشدیم. عنوان مقاله این است: کوردها و جمهوری ترکیه؛ از انکار تا مقاومت. سالهاست این پرسش در ذهنمان میچرخد: چرا فراموش کردن ما تا این حد نهادینه شده؟ و چگونه از این فراموشی، مقاومت زاده شده؟»
هیوا، فنجان را به آرامی روی نعلبکی گذاشت. «فقط با عنوانش میشود فهمید که این مقاله صرفاً بازخوانی تاریخ نیست… بلکه آیینهایاست رو به اکنون.»
پیر روشنا مقاله را گرفت، نخستین صفحه را آرام خواند. چشمهایش در سکوت عمیقی فرو رفت. لحظهای بعد، با لحنی تأملبرانگیز گفت: « اینجا نوشتهاید که جمهوری ترکیه، از همان روز نخست، با نگاهی به کورد نه بهمثابه شهروند، بلکه تهدید شکل گرفت. این، نه فقط سیاست است، بلکه بنبستی در اخلاق حکومتیست.»
رۆژیار سر تکان داد. «ما در این مقاله کوشیدیم نشان دهیم که سیاست انکار، فقط زبان را حذف نکرد، بلکه احساس تعلق را از بین برد. اینکه حتی نتوانی در مدرسه بگویی کورد هستی، خودش شکل خاموشی از خشونت است.»
هیوا ادامه داد: «اما همانطور که در بخش دوم مقاله آمده، مقاومت همزمان شکل گرفت. از شعر و موسیقی گرفته تا مبارزهٔ سیاسی و تربیتی. ما فقط قربانی نبودیم، خالق هم بودیم.»
پیر روشنا، نگاهی از تحسین به رۆژیار انداخت. «این مقاله فقط تحلیل نیست، یک بیانیه است. سندی برای نسلهای آینده. در جهان امروز، که کلمات هم تبعید میشوند، این نوشتهها حکم بازگرداندن تبعیدیان را دارند.»
رۆژدا گفت: «ما میخواهیم این مقاله، مقدمهای باشد برای برنامهٔ آموزش سال آینده. اینکه بدانیم چگونه باید با آگاهی تاریخی، دانشآموز تربیت کنیم. نه فقط باسواد، بلکه بیدار.»
پیر روشنا سکوت کرد. در آتش بخاری خیره شد. سپس با صدایی که عمق داشت گفت: « شما کاری کردهاید که از سنگها شروع شد و اکنون به واژه رسیده. و شاید رسالت ما هم همین باشد: آنچه از دیوارها و قلعهها آموختیم، به نسل آینده منتقل کنیم. نه فقط با سخنرانی، بلکه با نوشته، با تدریس، با گفتوگوی زنده.»
هیوا: «و این خانه، امشب، مانند همان صومعهٔ فراموششده است… محلی برای نیایش به زبان حقیقت.»
آرامش عمیقی در اتاق نشست. چای گرم بود، و واژهها روشن. و شب، بار دیگر، با نور خاموشی که در دل روشنایی داشت، ادامه یافت.
عنوان مقاله: کوردها و جمهوری ترکیه؛ از انکار تا مقاومت
چکیده: جمهوری ترکیه در طول یک قرن حیات خود،
سیاستی سیستماتیک مبنی بر انکار و سرکوب هویت کوردی را در پیش گرفته است. این
مقاله با رویکردی تاریخی و تحلیلی به بررسی نحوه مواجهه دولت ترکیه با مسئله کورد،
دلایل، مراحل و پیامدهای سیاستهای سرکوبگرایانه این کشور در داخل و خارج از
مرزهایش میپردازد. همچنین به نقش جنبشها و مقاومتهای کوردی به ویژه شکلگیری
حزب کارگران کوردستان (پ.ک.ک) به عنوان پاسخی به این سیاستها پرداخته شده است.
مقدمه: جمهوری ترکیه، که در سال 1923 پس از
فروپاشی امپراتوری عثمانی تأسیس شد، از همان آغاز با رویکردی قوممحور و
ناسیونالیستی پایهگذاری شد که تنها هویت ترک را به رسمیت میشناخت. در این
چارچوب، انکار هویت و موجودیت کوردها نه تنها در سیاست داخلی، بلکه در سیاست خارجی
ترکیه نیز جایگاه برجستهای یافت.
تولد جمهوری و انکار سیستماتیک کوردها: در قانون اساسی اولیه ترکیه (1921) اشارهای آشکار به کوردها شده بود. اما در سال 1924، قانون اساسی جدیدی بدون مشارکت نمایندگان کورد تدوین شد که در آن همه اقوام غیرترک از جمله کوردها حذف و ملت ترکیه «ترک» معرفی گردید. این امر نقطه آغاز سیاستهای انکار، آسیمیلاسیون و پاکسازی فرهنگی و فیزیکی کوردها شد.
سرکوب و قتلعام در باکور کوردستان (شمال کوردستان) : قیامهایی نظیر قیام شیخ سعید پیران (1925)، قیام درسیم، قیام آگرین و قیام گارزان با خشونت تمام سرکوب شدند. هزاران کورد کشته و تبعید شدند و صدها روستا ویران گشتند. استفاده از سلاحهای شیمیایی و بمباران گسترده نیز در این روند ثبت شده است. بر اساس گزارشها، بیش از 28 قیام کوردی بین سالهای 1925 تا 1938 سرکوب شدند.
گسترش سیاست پاکسازی به دیگر بخشهای
کوردستان: پس از سرکوب قیامهای باکور، ترکیه با
دولتهای ایران، عراق و سوریه برای سرکوب هرگونه جنبش کوردی در آن کشورها همکاری
کرد. بهانه مقابله با پ.ک.ک به ابزاری برای توجیه اشغال و حملات نظامی بدل شد.
اشغال خاک باشور کوردستان (جنوب
کوردستان) : از سال 1991 تاکنون، ترکیه با نفوذ
نظامی به عمق 40 کیلومتری خاک باشور کوردستان بیش از 80 پایگاه نظامی و اطلاعاتی
تأسیس کرده است. این حملات منجر به آوارهسازی هزاران خانواده، تخریب صدها روستا و
ویرانی گسترده منابع طبیعی و معیشتی مردم شدهاند.
حمله به روژاوای کوردستان (غرب کوردستان): در سالهای 2018 و 2019، ترکیه با هدف اشغال مناطق آزادشده توسط
نیروهای کورد، به عفرین، سریکانی و گریسپی حمله کرده و هزاران غیرنظامی را به قتل
رسانده یا آواره کرده است. ترکیه متهم به غارت، پاکسازی نژادی و انتقال جمعیتهای
غیربومی به این مناطق است.
تولد و نقش پ.ک.ک در پاسخ به سرکوب
سیستماتیک : در واکنش به انکار هویت کوردها، حزب
کارگران کوردستان (پ.ک.ک) در سال 1978 تأسیس و در سال 1984 جنگ مسلحانه علیه دولت
ترکیه را آغاز کرد. پ.ک.ک با تأثیرگذاری فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در میان کوردهای
هر چهار بخش کوردستان، به یک نیروی مقاومتی تبدیل شد که در برابر پروژه عثمانیسازی
و فاشیسم ایستادگی کرده است.
فراتر از مرزها: نقش ترکیه در جنگهای
نیابتی: ترکیه با دخالت نظامی در لیبی،
آذربایجان و سوریه، با بهانههای مختلف از جمله مبارزه با پ.ک.ک، پروژههای توسعهطلبانه
خود را در قالب نوعثمانیسم پیگیری کرده است. این سیاستها همواره با هدف تضعیف و
حذف دستاوردهای کوردها دنبال شده است.
نتیجهگیری: جمهوری ترکیه که در ابتدا با مشارکت
کوردها پایهگذاری شده بود، به زودی آنان را به حاشیه راند و پروژهای تمامعیار
برای انکار، آسیمیلاسیون و حذف فیزیکی آنان آغاز کرد. در پاسخ، ملت کورد با مقاومت
و مبارزه، از طریق جنبشهای مسلحانه، فرهنگی و سیاسی توانستند تا حدی هویت و
موجودیت خود را حفظ کنند. آینده حل مسئله کورد در ترکیه در گرو پذیرش چندگانگی
فرهنگی، اصلاحات ساختاری، و به رسمیت شناختن حقوق ملت کورد است.
منابع :
- گزارشهای
سازمان ملل و عفو بینالملل درباره وضعیت کوردها در ترکیه
- آثار
پژوهشگران کوردشناسی همچون مارتین فن بروینسن و دیوید مکداول
- اسناد تاریخی
از پیمان سور و لوزان
- تحلیلهای
منتشرشده از سوی سازمان CPT در اقلیم کوردستان
- بیانیهها و
دادههای منتشر شده از سوی پ.ک.ک و نهادهای حقوق بشری کورد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر