مقاله چهارم: نقش زنان در آیینهای کهن کوهستانی کوردستان
نویسندە : رۆژین هوزات باستان شناس مستقل
چکیده:
در آیینهای کهن کوهستانی کوردستان، زن نه صرفاً یک نقش اجتماعی،
بلکه تجلی نور، آتش و باروری بوده است. این مقاله نگاهی دارد به جایگاه زن در سنتهای
گوتی، هوری، لولوبی، ایزدی، یارسانی و علوی، و پیوند او با اسطورههای خورشید،
خاک، و شعله. همچنین سیر تدریجی حذف نمادین و واقعی زن در بستر دولت ملت و ادیان
اقتدارمحور بررسی میشود.
زن، تجلی آتش و خورشید
در بسیاری از نقوش سومری، هوری و میتانی، الهههایی چون نانشه،
اینانا و شامو تأکید بر قدرت زن دارند. در آیینهای ایزدی، شخصیت «خاتون فخریه» یا
«مادر مهربان» نشانگر این پیوستگی است. آتش در معابد نه به دست مردان، بلکه زنان
روشن نگاه داشته میشد؛ گاه در مراسم لالش، گاه در غارهای مهرپرستان.
زن بهمثابه حافظ حافظه جمعی
در فرهنگ کوهستانی، آوازها، افسانهها و روایتهای تاریخی نسل به نسل
از طریق زنان منتقل میشده است. در روستاهای کوردستان، هنوز زنانند که «داستانگو»
و «مرثیهسرا» باقی ماندهاند. این انتقال حافظه، شکل دیگری از مقاومت فرهنگی در
برابر فراموشی و استحاله بوده است.
ستم مضاعف: حذف زن در عصر مدرن
با شکلگیری دولت-ملتهای مدرن، نهتنها آیینهای بومی به حاشیه
رانده شدند، بلکه نقش زن نیز تحت فشار ساختارهای مردسالار دینی و سیاسی کمرنگ شد.
بسیاری از معابد یا مراسم زن محور ممنوع، تحقیر یا به خرافات نسبت داده شد.
بازگشت زن به صحنه آیینی
در دهههای اخیر، آیینهای بومی چون یارسان و ایزدی، دوباره نقش زن
را پررنگتر کردهاند. در لالش، زنان دوباره شعلهها را روشن میکنند و در جمخانههای
درسیم، مادران دوباره به صف اول نیایش بازگشتهاند.
نتیجهگیری:
زن در تمدن کوهستان، فقط یک فرد نبود، یک نماد بود. نماد پرورش، نور،
مقاومت و پیوستگی. بازشناسی این نقش، نه فقط احترام به گذشته، بلکه بازسازی تعادل
آیینی و اجتماعی آینده است.
منابع:
- Douglas, Mary. Purity and Danger: An Analysis
of Concepts of Pollution and Taboo. Routledge, 1966.
- Asatrian, Garnik. Prolegomena to the Study of
the Kurds. Iran and the Caucasus, 2009.
- Izady, Mehrdad R. The Kurds: A Concise
Handbook. Taylor & Francis, 1992.
- Keeler, Annabel. Sufi Women and Ritual
Authority in Kurdish Communities. Routledge, 2015.
- Mernissi, Fatima. Women and Islam: An
Historical and Theological Enquiry. Blackwell, 1991.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر